سلامت در خآنه به جای بیمارستان
طراحی سیاست راهبردی بلند مدت اصلاح و توسعه نظام سلامت کشور و اصلاح گاورننس یا حکمروایی نظام سلامت به همراه مشارکت در طراحی سیاستهای کلان در حوزههای کلان حکمرانی و طراحی سیاستهای تصمیم در بخش سلامت مبتنی بر درک و فهم شرایط نوین حوزه عمومی، سیاستهای عمومی، سیاستهای اجتماعی و سلامت و دستاوردهای سلامتی کشورهای پیشرفته یا موفق در دنیای معاصر و انتقال تجربیات از کشورهای در حال توسعه واقعی با شرایط قابل تطبیق و انتظام مجدد و اولویتگزاری امور سلامت بر مبنای اولویت سلامت عمومی (public Health ) و زندگی سالم (healthy living) در شهر و روستای سالم و ارتقای دانش و سطح سواد سلامتی (Health literacy) و ارتقای توان گفتمان و مفاهمه مابین مردم و سیاستگزاران و مجریان سیاست برای انتقال از نظام سلامت دستگاه محور به نظام سلامت شخص و مردم محور با توان خود کنترلی سطح سلامت فردی و خانوادگی و استفاده از تکنولوژی دیجیتال, اصول اولیه سناریو سوم را ترسیم میکنند. به نتیجه رساندن چنین سیاستی و طراحی و اجرای نظام سلامت کشور بر این مبنا حداقل ۱۰ سال زمان نیاز خواهد داشت.
✔️ طراحی مجدد نظام سلامت کشور نیازمند دانش انباشته میان رشتهای (Interdisciplinary) و شناخت عمیق مکاتب مطرح سلامتی و رفاه اجتماعی در جهان معاصر و یافتن نگاه جامع به همه نیازهای انسان در چهارچوب زیست بوم فرهنگی-قتصادی ایران امروز رو به آینده ۲۰ ساله در کنار تجزیه و تحلیل شرایط زیستی و توسعهای واقعی کشور بدور از سوگیریهای مرسوم مثبت یا منفی است. پر واضح است که در عین پرهیز از افتادن در دام مد و فشن صنعت آینده نگاری پوشالی بیمحتوای شرکتی که ماحصل آن نوعی لفاظی و نقاشی است میبایست به شرایط و متغیرهای توسعه منظومهای در جهان و منطقه نگاه ویژه آینده پژوهانهای داشت و افت و خیزهای تعاملات در حوزه ژئو پالیتیکس را در کنار تطور اجتماعی انسان معاصر از نظر دور نداشت و همه آنها را با توان واقعی غنی شده کشور تطبیق داد و برای آینده واقعی نظام سلامت کشور فکری اساسی کرد.
✔️ باید از نظر دور نداشت که امروز هر اصلاحی در نظام سلامت ملی و فراملی در جهان حول اصلاح سیاست یا پالیسی میچرخد و هر پالیسی در حوزه حکمروایی و گاورننس تکیه بر سیاست به معنی پالیتیکس داده است. و در اصل هر پالیتیکسی از مسیر دستور سیاست پالیسی است که امکان حضور در اجتماع و ایجاد ثبات یا تغییر پیدا میکند و سیاست در نظام سلامت و به هر دو معنی پالیسی و پالیتیکس از این قاعده مستثنی نیست و به همین دلیل است که امروز موضوع بین رشتهای (Health Politics) در دانشگاههای معروف جهان بهائی درخور یافته است و در راهبری بنیادی اصلاحات نهادی بخش سلامت نقشی محوری بازی میکند. انجام طرحهای بزرگ رفرم در بخش سلامت خود پروژهای سیاسی و نیازمند دانش و مهارت دیپلماسی داخلی و خارجی در بخش سلامت است تا ضمن پیشبرد اهداف اصلاح بخش بتواند هماهنگی و حمایتهای لازم سیاسی و اجتماعی را ساماندهی کند و احساس امید به بهبود امور را در مردم بیانگیزاند و در کنار پروژههای زود بازده در مسیر طرح (Quick wins) با حفظ جهت درست حرکت (Direction) ، ماموریت، رسالت و هدف اصلی خود را در مسیر اجرا گم نکند.
✔️ در یک مطالعه تطبیقی اجمالی میتوان دستاوردهای کشورهای موفق و پیشرو در حوزه سلامت را در دو رویکرد ذیل خلاصه کرد. رویکرد اول رویکرد سیاست اجتماعی آمیخته با هدف تامین تمامی نیازهای انسان با محوریت کشورهای اروپای غربی است که میتوان آن را مکتب اجتماعی سلامت نامید. در این رویکرد سیاست سلامت در کنار بقیه نیازهای اجتماعی انسان چون سیاست رفاه اجتماعی، سیاست خانواده و جمعیت، سیاست اجتماعی مسکن، سیاست کنترل جرم و بزهکاری، سیاست ادغام اجتماعی (Social Inclusion) و رفع تبعیض از هر نوعی’ (Discrimination) ، سیاست حمل و نقل شهری و غیره در کنار و مرتبط و هم عرض با همدیگر و در یک مجموعه همگرا دیده میشوند.
✔️ رویکرد دوم بیشتر مربوط به کشورهای در حال توسعه (جهان دوم و جهان سوم) ولی پیشرو در امر سلامت عمومی است که نوعی توسعه سلامت محور یعنی همه برای سلامت و سلامت برای همه و اخیرا سلامت در همه سیاستها با محوریت سازمان جهانی بهداشت را به عنوان شعار اصلی خود مطرح مینمایند. طرح و توسعه تعیین کنندههای اجتماعی سلامت (SDH) از طرف سازمان بهداشت جهانی در دهه اخیر به نوعی تاثیر مثبت رویکرد اجتماعی سلامت بر سیاستهای سازمان و کشورهای پیرو را نشان میدهد و اجلاس اخیر شانگهای در سال ۲۰۱۶ افق جدیدی که متاثر از سیاست تامین همه نیازهای انسان است در موضوع سلامت عمومی را پیش چشمان کشورهای در حال توسعه جهان میگشاید. در این نگاه موضوع تامین سلامت عمومی موضوعی فراتر از ایجاد شبکه بهداشت و بیمارستان و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به روشهای سنتی و حتی مدرن دیده شده است و در چهارچوب ایجاد زندگی سالم برای انسان و تغییر چرخه زندگی آدمیان و فعال کردن پتانسیلهای موجود کره خاکی، موضوع رفع گرسنگی عمومی، رفع فقر، حفظ محیط زیست و همچنین میزان ذخیره غذای دریایی هر کشور و دیگر موضوعات اجتماعی، زیستی و توسعهای جزو مولفههای تاثیرگذار در سلامت عمومی و در راستای اهداف توسعه پایدار (SDGs) ذکر شده و کشورها را آگاه برای حرکت در جهت تامین آنها کرده است. طبیعی است که در این نگاه به عنوان مثال وضعیت سلامتی میلیونها نفر از کودکان ایران زمین که در کلان شهرهای آلوده در ارتفاع یک متر از سطح زمین که حاوی بیشترین سطح آلودگی با فلزات سنگین و آلایندههای فسیلی است زندگی میکنند، راه میروند، مدرسه میروند، در پارکها بازی میکنند و مطابق گزارشات جهانی مستعد بیماریهای ریوی چون آسم و کانسر میگردند و از غفلت نگاه ما به سلامت عمومی آسیب میبینند حتی بسیار مهمتر از سازماندهی مراکز بهداشتی و درمانی و ساختن مگا بیمارستانها در کشور است. کودکانی که در پرده غفلت نسل امروز ما حتی در خانوادههای برخوردار ولی کم آگاه دچار فقر کودکان(Child Poverty)، سو تغذیه از طرفی و چاقی زودرس از طرف دیگر میگردند و در آینده نزدیک تبعات انسانی و اقتصادی و بار بیماری بسیاری را در کنار افت کارآمدی نسلی بدوش جامعه پر مشکل ما خواهند گذاشت. کودکان امروز ما سرمایه انسانی(Human Capital) جامعه فردای ما هستند و میبایست در جهت حفظ سلامتی نسل آینده کشور، هم از منظر انسانی و هم از منظر اقتصادی و در راستای حرکت جهان آینده نگاهمان را نسبت به مقوله سلامت عمومی و اولویتهای سلامتی تغییر دهیم. قابل ذکر انکه بانک جهانی در توصیه به کشورها برای ارتقای سرمایه انسانی، حفظ سلامتی و ارتقای آموزش کودکان را در اولویت سیاستهای اعلام شده خود قرار داده است و برای ارزیابی پیشرفت این سیاستها سنجههای سرمایه انسانی(HCI) چون احتمال زنده ماندن تا ۵ سالگی در اطفال، سالهای مورد انتظار در مدرسه، پیشرفت تحصیلی و غیره را تعیین نموده است.
طبیعی است طراحی نظام سلامت بر مبنای رویکرد اجتماعی و توسعهای سلامت موضوع متفاوتی با رویکردهای سنتی دهههای گذشته حتی در کشورهای پیشرو در امر سلامتی ایجاد میکند و منابع بخش سلامت را بیش از آنکه مصروف ساختن واحدهای ارائه خدمات و بستری نماید صرف آموزش و آگاهی بخشی شهروندان مینماید و بیش از آنکه توسعه سلامت را ماموریتی سازمانی ببیند ماموریتی ملی و ساری و جاری در همه سیاستهای کشوری و در ارتباط با تمامی سیاستهای اجتماعی و توسعهای کشور میبیند و محل اجرای آن را بستر خانواده، محله و اجتماع قرار میدهد. و این راهی است که دنیای آینده درصدد پیمودن آن است.
رویکرد جدید با ایجاد ارتباط ما بین پزشکی شخصی شده (Personalised Medicine ) که هر انسانی را بر مبنای ساختار ژنتیکی متفاوت از انسان دیگر در نوع مداخله بهداشتی و درمانی و دارویی میبیند با نظام سلامت اجتماعی که انسان را دارای نیازهای اجتماعی بهم پیوسته میبیند و سعی میکند پاسخ به همه نیازهای او را در بستر زندگی واقعی او و با مشارکت خود او سازماندهی کرده و همه انسانهای مجزا را در قالب جمع گرایانه و در شبکه حمایتی برای رهایی از تنهایی بهم متصل کند در آستانه جهشی بزرگ قرار دارد.
جامعه امروز ما و مجموعههای حرفهای حوزه سلامت باید باور کنند که بخش سلامت نه در ایران و نه در هیچ کجای جهان به تنهایی قادر نیست امکان ایجاد سطح عالی از سلامت شامل تندرستی و روان درستی را برای مردم فراهم کند و چنین هدفی نیازمند عزم، آگاهی و همراهی ملی و در نگاهی بلندتر حتی فراملی در راستای کمک برای حفظ سلامت درجهان است. امروز سلامت کشورها به سلامت منطقه و سلامت مجموعه جهان بیشتر از گذشته وابسته است و ما نیاز به تعامل بیشتر با جهان و مشارکت و تاثیرگذاری در سیاستهای جهانی سلامت حتی برای ارتقای سطح سلامت کشور خود نیاز خواهیم داشت.
ما روزگاری نه چندان دور و در دهه اول انقلاب حرفهای شنیدنی در حوزه سلامت برای دنیا داشتیم و جزو پیشروان خلاق این حوزه محسوب میشدیم و هنوز باز میتوانیم با تدبر و تدبیر و بکارگیری همه توان ملی نه تنها کشتی سلامت کشور را از این شرایط بحرانی عبور دهیم بلکه خلاقیتهای جدیدی را به دنیا معرفی کنیم، اگر خود را باور کنیم و از همه پتانسیل ملی خود استفاده نماییم. خود را آنگونه که هستیم ارزیابی کنیم و دنیا را آنگونه که هست و میرود ببینیم و با آن در تعامل سازنده باشیم.
✔️ مطابق نگرش جدید سازمان جهانی بهداشت و ارائه شده در اعلامیه شانگهای ۲۰۱۶ (مدل توسعه یافته ابعاد ارتقای سلامت تا سال ۲۰۳۰) و توسعه یافته از منظر سطح پوشش در اعلامیه UCH آستانا ۲۰۱۸ (چهارچوب سیاست پوشش همه گیر سلامت) ارائه خدمات سلامت و حفاظتهای اقتصادی برای همه مردم جهان اعم از افراد و جمعیتها در کنار تلاش برای ایجاد عدالت جذب و انسجام اجتماعی و توسعه پایدار در اولویت قرار گرفته است.
✔️ مطابق این رویکرد توسعه یافته نسبت به بیانیه آلما آتا ۱۹۷۸ دولتها میبایست سیاستهای عمومی قابل حصول و مکانیسمهای روشن را بکار گیرند تا از سلامت عمومی حفاظت کرده و خوب زیستی (Wellbeing) اجتماعی را هدف قرار دهند. قوانین و مقررات حفظ و ارتقای سلامت عمومی را تقویت کنند و مالیات مناسبی را از کالاهای آسیب رسان به سلامت عمومی اخذ نموده و امکان سرمایهگذاریهای جدید در موضوع سلامت و خوب زیستی را فراهم نمایند.
✔️ این رویکرد، توصیه در مدیریت فضای مصرف به سمت کالاهای سالم و حمایت از انتخاب کالاهای سالم حافظ سلامتی از طریق سیاستهای قیمتگذاری و ارائه اطلاعات دقیق بر روی برچسبهای کالاها از جمله مواد غذایی را دارد. این رویکرد بیش از گذشته به طب سنتی جوامع (طب مکمل) در چهارچوب قوانین و مقررات بها میدهد و اما بیش از هر موضوعی به نقش سواد سلامت در بین مردم ارزش مینهد و آن را عامل خودانگیختگی در حفظ سلامت فرد و خانواده و عامل و محرک شرکت در برنامههای بهداشت عمومی محله و جامعه میداند و در کنار آن توصیه به ارتقای سواد تصمیمگیران و سرمایهگذاران در بخش سلامت برای ایفای نقش درست و اثربخش در هدایت تعیین کنندههای اجتماعی سلامت مینماید.
✔️ این رویکرد توصیه اکید میکند که برای ارتقای سواد سلامت علاوه بر شروع در هر دوره آموزشی از تحصیلات دوره ابتدایی میبایست از اصلاح و ادغام در مواد درسی کودکان شروع نمود و در طول عمر افراد ادامه داد. در مجموع میتوان این راهبرد را در راستای تقویت آگاهی و توانمندی شهروندان در کنترل و ارتقای سلامتی خود و کاستن از بار بیماری و ناتوانی جامعه با مشارکت فرد و اجتماع دانست.
✔️ با همه این اوصاف باید اذعان داشت که سیاستهای سازمان جهانی بهداشت سطح میانگین برای کشورهای جهان را مطمح نظر خود قرار میدهد و ایران با توجه به منابع انسانی وسیع و تجربه سلامتی قابل اتکا میتواند چشمی به سازمان جهانی بهداشت و چشمی به تجربیات کشورهای پیشرفته دارای نظام اجتماعی سلامت داشته باشد و تجربیات هر دو رویکرد را با تعقل و تدبیر و با توجه به منابع قابل استحصال و مطابق زیست بوم خود بومی نموده و توسعه دهد. اما در یک کلام باید باور کنیم که دوران ارائه خدمات سنتی سلامتی با محوریت مراکز بیمارستانی و درمانی که خود یکی از عوامل تشدید کننده عفونتهای مقاوم به درمان و افزایش بار بیماری و بار هزینه نظام سلامت هستند سپری شده است و هر دو رویکرد غرب و شرق مدتهاست در حال جایگزینی استراتژیهای حفاظت و حمایت و ارتقای سلامت عمومی و ارائه خدمات اجتماعی سلامت به شهروندان در خانههای خود و با توانمند سازی و مشارکت خود آنان و با محوریت محلات و شهرداریها در کنار دیگر خدمات اجتماعی مورد نیاز انسان هستند.
✔️ امید دارد که سیاستگزاران حوزه سیاستهای اجتماعی و بخش سلامت کشور در فرصت باقیمانده بتوانند با مطالعه، تفکر و مشاوره و با استفاده از خرد جمعی عاقلانهترین و عالمانهترین سیاستهای قابل تطبیق با شرایط کشور برای توسعه نظام سلامت و ارتقای سلامت آحاد جامعه ایران را برگزینند و با آموزش مداوم و ایجاد مشارکت عمومی و استقامت ملی و ایجاد منابع پایدار و استفاده بهینه از آن به سمت ایجاد نظام سلامت اثربخش و توسعه یافته برای نسل امروز در جهان امروز و برای نسل آینده در جهان آینده در کشور حرکت کنند و البته توفیق از طرف خداوند است.
روابط عمومی انجمن پرستاری ایران